جملات جديد
دختره ميگه اگه من برم خارج تو با يه دختر ديگه اي دوست ميشي؟
پَـــ نَ پَـــ ميرم تو اتاقم خودمو حبس مي کنم رو ديوارشم مي نويسم: شايد اين جمعه بيايد ... شايد
زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت ميكنم ميگه مزاحمي؟
ميگم پَـــ نَ پَــــ نسل جديد كولرهاي ال جي هستم با دو سيم كارت مجزا
شمع هاي ماشينم سوخته,رفتم تعميرگاه...ميپرسه عوضشون کنم؟
پـَـَـ نَ پـَـَــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشي
ازم ميپرسه: اگه يه موقعيت بهتري برات جور شه منو ول ميکني؟
ميگم:پَـــ نَ پَـــ لگد به بختم ميزنم بات ميمونم تا تو يه موقعيت بهتر برات جور شه منو بپيچوني
به دوستم ميگم خودکارو بده ميگه چيزي ميخواي بنويسي؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه زير شلواري براش گرفتم ميخوام ببينم اندازشه يا نه
سر جلسه امتحان به دختره ميگم سواله 8 چي ميشه؟ميگه تقلب ميخواي؟
ميگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ ميخوام ببينم سطح علميت درچه حد با خانواده بيايم خواستگاريت
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
داشتيم خيلى شنگول تو خيابون قدم ميزديم كه يهو صداى ترمز شديدى اومدو دوتا پا كه يكى عمودى يكى افقى رو هوا بود...
خلاصه ملت جمع شدن بالاسر يارو كه در اين هنگام راننده پياده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چيزيتون شد؟
يارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حاليكه به سختى نفس ميكشيد گفت:
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خودمو انداختم زمين از داور پنالتى بگيرم!
راننده گفت: نمكدون منظورم اينه كه ميخواى زنگ بزنم اورژانس؟
يارو گفت: پـَـَـ نــه پـَـَــــ زنگ بزن برنامه نود عادل اينا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود يا نه....
به مامانم ميگم: فكر كنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام،هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان...
ميگه: يعني زن ميخواي پدرسوخته؟ ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه داداش توپول موپول ميخواستم روم نميشه مستقيم به بابا بگم.
توالتم،در رو مي زنه،سرفه مي كنم،ميگه يعني نيام تو،گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اگه دستات تميزه بيا واسم طهارت بگير
صبح پاشدم به زور، دارم لباس ميپوشم، بابام ميگه كلاس داري؟! ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببينم هنوز اندازمه يا نه
به داداشم ميگم برو عصاي آقاجون رو بيار؛
ميگه آقاجون ميخواد بره مگه؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ؛ ميخواد به اذن پروردگار عصا رو تبديل به اژدها كنه
به دوستم ميگم يه ذره حجابتو درست كن ... ميگيرن !
ميگه كي ؟ پليس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندركاران شبكه فشن تي وي
تو خيابون مارو دست تو دست باهم ديده ... از اين مدلها كه مثلاً مُچمونو گرفته ...
با يه لحني ميپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پيش پاتون از اتوشويي گرفتمش
سر كلاس دستمو بلند كردم استاد ميگه سوال داري ؟
پَــ نَ پَـــ " هاي هيتلر"
زنگ زدم به استاد، ميگه چيه نمره ميخواي؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببينم فحش هايي كه به خواهر مادرت دادم دليوري شده يا نه؟
رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره
تي شرت « دي اند جي » پوشيدم ...داداشم ميگه « دولچه ، گابانا » ست؟ ميگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »
جملات جديد
دختره ميگه اگه من برم خارج تو با يه دختر ديگه اي دوست ميشي؟
پَـــ نَ پَـــ ميرم تو اتاقم خودمو حبس مي کنم رو ديوارشم مي نويسم: شايد اين جمعه بيايد ... شايد
زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت ميكنم ميگه مزاحمي؟
ميگم پَـــ نَ پَــــ نسل جديد كولرهاي ال جي هستم با دو سيم كارت مجزا
شمع هاي ماشينم سوخته,رفتم تعميرگاه...ميپرسه عوضشون کنم؟
پـَـَـ نَ پـَـَــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشي
ازم ميپرسه: اگه يه موقعيت بهتري برات جور شه منو ول ميکني؟
ميگم:پَـــ نَ پَـــ لگد به بختم ميزنم بات ميمونم تا تو يه موقعيت بهتر برات جور شه منو بپيچوني
به دوستم ميگم خودکارو بده ميگه چيزي ميخواي بنويسي؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه زير شلواري براش گرفتم ميخوام ببينم اندازشه يا نه
سر جلسه امتحان به دختره ميگم سواله 8 چي ميشه؟ميگه تقلب ميخواي؟
ميگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ ميخوام ببينم سطح علميت درچه حد با خانواده بيايم خواستگاريت
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
داشتيم خيلى شنگول تو خيابون قدم ميزديم كه يهو صداى ترمز شديدى اومدو دوتا پا كه يكى عمودى يكى افقى رو هوا بود...
خلاصه ملت جمع شدن بالاسر يارو كه در اين هنگام راننده پياده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چيزيتون شد؟
يارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حاليكه به سختى نفس ميكشيد گفت:
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خودمو انداختم زمين از داور پنالتى بگيرم!
راننده گفت: نمكدون منظورم اينه كه ميخواى زنگ بزنم اورژانس؟
يارو گفت: پـَـَـ نــه پـَـَــــ زنگ بزن برنامه نود عادل اينا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود يا نه....
به مامانم ميگم: فكر كنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام،هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان...
ميگه: يعني زن ميخواي پدرسوخته؟ ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه داداش توپول موپول ميخواستم روم نميشه مستقيم به بابا بگم.
توالتم،در رو مي زنه،سرفه مي كنم،ميگه يعني نيام تو،گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اگه دستات تميزه بيا واسم طهارت بگير
صبح پاشدم به زور، دارم لباس ميپوشم، بابام ميگه كلاس داري؟! ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببينم هنوز اندازمه يا نه
به داداشم ميگم برو عصاي آقاجون رو بيار؛
ميگه آقاجون ميخواد بره مگه؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ؛ ميخواد به اذن پروردگار عصا رو تبديل به اژدها كنه
به دوستم ميگم يه ذره حجابتو درست كن ... ميگيرن !
ميگه كي ؟ پليس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندركاران شبكه فشن تي وي
تو خيابون مارو دست تو دست باهم ديده ... از اين مدلها كه مثلاً مُچمونو گرفته ...
با يه لحني ميپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پيش پاتون از اتوشويي گرفتمش
سر كلاس دستمو بلند كردم استاد ميگه سوال داري ؟
پَــ نَ پَـــ " هاي هيتلر"
زنگ زدم به استاد، ميگه چيه نمره ميخواي؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببينم فحش هايي كه به خواهر مادرت دادم دليوري شده يا نه؟
رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره
تي شرت « دي اند جي » پوشيدم ...داداشم ميگه « دولچه ، گابانا » ست؟ ميگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »