اس ام اس هايي از جنس محبت

اس ام اس هايي از جنس محبت

نه شاهزاده ي يوناني ام نه شاخه زيتوني بر دست دارم
و نه مملکتي که پيشکش کنم
 تنها مي دانم آآآآآآه  اي خداي من !!...
تو را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
..........دارم
به جاي نقطه چين هر چه مي خواهي بگذار .. درد، بغض، نياز .. اما دوستت را نياور !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باد آورده را باد مي برد;
امــــا...
 تو که با پاي خودت آمده بودي
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شنيده بودم........ دارم!به اشتباه جاي ((تو)) ي صميمانه را با ((شما)) ي مودبانه عوض کردم ،
به زبان گفتم چقدر((شما)) زيبا هستيد...
ولي در دل گفتم چقدر ((تو)) را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
يارانه محبت هاتو قطع نكن من زير خط فقر مهربوني هاتم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اس ام اس هايي از جنس محبت

نه شاهزاده ي يوناني ام نه شاخه زيتوني بر دست دارم
و نه مملکتي که پيشکش کنم
تنها مي دانم آآآآآآه اي خداي من !!...
تو را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
..........دارم
به جاي نقطه چين هر چه مي خواهي بگذار .. درد، بغض، نياز .. اما دوستت را نياور !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باد آورده را باد مي برد;
امــــا...
تو که با پاي خودت آمده بودي
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شنيده بودم........ دارم!به اشتباه جاي ((تو)) ي صميمانه را با ((شما)) ي مودبانه عوض کردم ،
به زبان گفتم چقدر((شما)) زيبا هستيد...
ولي در دل گفتم چقدر ((تو)) را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
يارانه محبت هاتو قطع نكن من زير خط فقر مهربوني هاتم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بگذار در قشنگ ترين اشتباه من
آتش بگيرد از تو دل سربراه من
روزي مگر خود تو دچارم نکرده اي؟
از چاله در بيا که بيفتي به چاه من
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
درخت را به نام برگ ..بهار را به نام گل..ستاره را به نام نور..کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق..عشق را به نام درد
مرا...به نام کوچکم صدا بزن...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حاصلي از هنر عشق ِ تو جز حرمان نيست
آه از اين درد که جز مرگ ِ من اش درمان نيست
اين همه رنج کشيديم و نمي دانستيم
که بلاهاي وصال ِ تو کم از هجران نيست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
جز به جاذبه ي چشمهات
ــ اين بيشه ي باران خورده ــ
دلم
ــ آن سيب سرخ ــ
نمي افتاد
زير پات !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از هفت سنگ مي ترسم
مي ترسم آنقدر...سنگ روي سنگ بچينيم
که ديواري ما را از هم بگيرد
بيا لي لي بازي کنيم
که در هر رفتني
دوباره برگرديم..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دست هايم مال تو
بودنت را به من قرض مي دهي؟!؟!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روزي مي رسد که برگ برنده ات "دل" مي شود
ولي تو ديگر حاکم نيستي!!!

اس ام اس هايي از جنس محبت

نه شاهزاده ي يوناني ام نه شاخه زيتوني بر دست دارم
و نه مملکتي که پيشکش کنم
تنها مي دانم آآآآآآه اي خداي من !!...
تو را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
..........دارم
به جاي نقطه چين هر چه مي خواهي بگذار .. درد، بغض، نياز .. اما دوستت را نياور !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باد آورده را باد مي برد;
امــــا...
تو که با پاي خودت آمده بودي
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شنيده بودم........ دارم!به اشتباه جاي ((تو)) ي صميمانه را با ((شما)) ي مودبانه عوض کردم ،
به زبان گفتم چقدر((شما)) زيبا هستيد...
ولي در دل گفتم چقدر ((تو)) را دوست دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
يارانه محبت هاتو قطع نكن من زير خط فقر مهربوني هاتم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بگذار در قشنگ ترين اشتباه من
آتش بگيرد از تو دل سربراه من
روزي مگر خود تو دچارم نکرده اي؟
از چاله در بيا که بيفتي به چاه من
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
درخت را به نام برگ ..بهار را به نام گل..ستاره را به نام نور..کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق..عشق را به نام درد
مرا...به نام کوچکم صدا بزن...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حاصلي از هنر عشق ِ تو جز حرمان نيست
آه از اين درد که جز مرگ ِ من اش درمان نيست
اين همه رنج کشيديم و نمي دانستيم
که بلاهاي وصال ِ تو کم از هجران نيست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
جز به جاذبه ي چشمهات
ــ اين بيشه ي باران خورده ــ
دلم
ــ آن سيب سرخ ــ
نمي افتاد
زير پات !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از هفت سنگ مي ترسم
مي ترسم آنقدر...سنگ روي سنگ بچينيم
که ديواري ما را از هم بگيرد
بيا لي لي بازي کنيم
که در هر رفتني
دوباره برگرديم..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دست هايم مال تو
بودنت را به من قرض مي دهي؟!؟!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روزي مي رسد که برگ برنده ات "دل" مي شود
ولي تو ديگر حاکم نيستي!!!